worldseriales

serials

worldseriales

serials

worldseriales 02

آئینه

کارگردان: غلامحسین لطفی

دستیار کارگردان: امیرحسین رونقیان

  

******************************************************

آفتاب لب بام

نویسنده: ایرج بقائی

تصویربرداران: علی شوقیان - داود عبدالحسین زاده - محمد کاظمی

انتخاب موزیک: جهانسوز فولادی

طراح صحنه: محمود صدرزاده

گریم: مهری شیرازی - مرتضی اردستانی

نور: محمد زرین

صدا: هاشم موسوی - اصغر تمجیدی

واحد رپرتاژ: رضا فغانی - مسعود زمانی - صادق مترصد

مدیر تهیه: فریدون بهمنی

دستیاران تهیه: علیرضا قاضی کیانی - محسن قندهاری

مدیر صحنه: حسن فتراک

منشی صحنه: پریوش مرتضوی

بازیگران:

     مهین شهابی - جواد خدادادی - رویا افشار - حسین کسری - یحیی ایل بیگی - لیلا باقری.

*************************************************

گل بی خار کجاست؟

نویسنده: احمد بهبهانی

کارگردان تلویزیونی: مسعود فروتن

مجری طرح: غلامحسین لطفی

تصویربرداران: جواد صفا - محمد خیاطان - حسین درزی

طراح صحنه: المیرا صباحی

طراح لباس: حمیده نوبری

جامه دار: طاهره شریعتی

گریم: فرهنگ معیری - فاطمه اردکانی

نور: محمدعلی قنبرپور

صدا: احمد امیری - شاهرخ استادحسن - علیرضا نوروزیان - احمد صالحی

واحد رپرتاژ: مسلم رمضانعلی - محمدرضا میثمی - عفت نورکیهانی

مونتاژ مغناطیسی: محمود احسانی

مدیر تهیه: عباس کبیری

دستیار تهیه: مهران رسام

مدیر صحنه: ناصر ازقندی

منشی صحنه: سودابه شیرزادی

مدیر برنامه: رضا انصاریان

بازیگران:

      رضا بابک - رویا افشار - جواد خدادادی - مهین شهابی - بهروز هنربخش - رضا تفکری - اصغر فریدی.

*********************************************************

قسمت

نویسنده: ایرج بقائی

بازیگران:

      رویا افشار - اسماعیل محرابی - مهین شهابی - جواد خدادادی - مرجانه گلچین - زیبا اعتمادی - رضا بابک - پوراندخت مهیمن - آرزو شهابی.

**********************************************************

تنهائی

نویسنده: ایرج بقائی

بازیگران:

      اسماعیل محرابی - رویا افشار - مهین شهابی - بهروز هنربخش - مهران رسام.

**********************************************************

بر باد رفته

نویسنده: ایرج بقائی

بازیگران:

       رضا بابک - مهین شهابی - جواد خدادادی - پوراندخت مهیمن - رویا افشار - حمید عبدالملکی - آرزو افشار - حسین رضوی.

**********************************************************

چون دوست دشمن است

نویسنده: احمد بهبهانی

بازیگران:

      مهین شهابی - پوراندخت مهیمن - اسماعیل محرابی - نادیا دلدار گلچین - رضا بابک - جواد خدادادی.

***********************************************************

بن بست

نویسنده: احمد بهبهانی

بازیگران:

      پوراندخت مهیمن - مهین شهابی - رضا بابک - مرجانه گلچین - حمید عبدالملکی - سارا کبیری.

**********************************************************

چشم روشنی

نویسنده: محمود اختیار

بازیگران:

       اسماعیل محرابی - مهین شهابی - جواد خدادادی - پوراندخت مهیمن - مرجانه گلچین - حسن زارعی - حمید عبدالملکی - نادیا دلدار گلچین - حیدر قزوینیان - سارا کبیری.

***********************************************************

عروسک

نویسنده: احمد بهبهانی

بازیگران:

      اسماعیل محرابی - مرجانه گلچین -  پوراندخت مهیمن - جواد خدادادی - حسن زارعی - حمید عبدالملکی - رضا بابک.

******************************************************

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

نویسنده: احمد بهبهانی

بازیگران:

       اسماعیل محرابی - آشا محرابی - پوراندخت مهیمن - مهین شهابی - حمید عبدالملکی - نادیا دلدار گلچین.

*****************************************************

دهن بین

نویسنده: احمد بهبهانی

بازیگران:

       جواد خدادادی - مهین شهابی - مرجانه گلچین - حمید عبدالملکی - حسن زارعی - فرزاد خدادادی.

*****************************************************

شیشه کبود

کارگردان هنری: فریدون فرهودی

نویسنده: محمد تیموری

برنامه ریز و دستیار کارگردان هنری: رضا گنجی

کارگردان تلویزیونی: گیتی جوادی

تصویربرداران: جواد صفا - محمد خیاطان - حسین درزی

تدوین: عباس قدیانی - حمداله خلیلی

منشی صحنه: سیمین افشار

طراح صحنه: شهلا فرشچی

طراح لباس: نازنین قزاق نوری

مجری: نوشین ری شهری

جامه آرا: معصومه زردوز

طراح گریم: فرهنگ معیری

اجرای گریم: مریم شکرائی - علی فولادقلم

نورپرداز: عبداله گل افشار

دستیار: فرهاد خانقاهی

صدابردار: بهروز معاونیان - شاهرخ استادحسن - مجید تیلای نور - اصغر شاهوردی - احمد صالحی - جواد مقدس

مسئولین فنی واحد ضبط: رضا فراهانی اصل - مصطفی منزلت - حمیدرضا حکیم الهی

مدیران صحنه: ناصر ازقندی - ابوالفضل شاهین

مدیر برنامه: رضا انصاریان

بازیگران:

       ثریا قاسمی - رضا بابک - هوشنگ خلعتبری - صدیقه کیانفر - حمید شوقی - پانته آ بهرام - ندا گنجی - نیما نیک اخلاق - بهنام یوسفی - بهمن مدنی.

********************************************************

دیوار

کارگردان هنری: فریدون فرهودی

نویسنده: محمد تیموری

برنامه ریز و دستیار کارگردان هنری: رضا گنجی

کارگردان تلویزیونی: گیتی جوادی

منشی صحنه: سیمین افشار

طراح صحنه: شهلا فرشچی

دستیار: علی جعفری

طراح لباس: نازنین قزاق نوری

مجری: نوشین ری شهری

جامه آرا: معصومه زردوز

طراح گریم: فرهنگ معیری

اجرای گریم: مریم شکرائی - محسن اسپهبد

نورپرداز: عبداله گل افشار

دستیار: فرهاد خانقاهی

صدابردار: بهروز معاونیان - شاهرخ استادحسن - مجید تیلای نور - اصغر شاهوردی - احمد صالحی - جواد مقدس

تصویربرداران: جواد صفا - محمد خیاطان - حسین درزی

تدوین: عباس قدیانی - حمداله خلیلی

مسئولین فنی واحد ضبط: رضا فراهانی اصل - مصطفی منزلت - حمیدرضا حکیم الهی

پرتابل: سعید خلج اسعدی

کادر فنی: توحید جنگی - علیرضا شیرزاد - محرم ستاری - محمدرضا حسنی

ناظر مالی: مصطفی قیدی

با تشکر از: سعید نفریه - امیر محمدی - بهمن مدنی

مدیران صحنه: ناصر ازقندی - ابوالفضل شاهین

حمل و نقل: بهنام یوسفی - جمال شهابی

مدیر برنامه: رضا انصاریان

بازیگران:

      محمد عمرانی - مهشید افشار زاده - مهین شهابی - مرتضی احمدی - بدری نورالهی - غلامرضا طباطبائی - هوشنگ خلعتبری - صدیقه کیانفر .

***************************************************

مرد ناشناس

کارگردان هنری: فریدون فرهودی

نویسنده: محمد تیموری

برنامه ریز و دستیار کارگردان هنری: رضا گنجی

کارگردان تلویزیونی: گیتی جوادی

منشی صحنه: سیمین افشار

طراح صحنه: شهلا فرشچی

دستیار: علی جعفری

طراح لباس: نازنین قزاق نوری

مجری: نوشین ری شهری

جامه آرا: معصومه زردوز

طراح گریم: فرهنگ معیری

اجرای گریم: مریم شکرائی - محسن اسپهبد

نورپرداز: عبداله گل افشار

دستیار: فرهاد خانقاهی

تصویربرداران: احمد وقایع نگار - حسین درزی - هوشنگ جاوید

صدابردار: بهروز معاونیان - شاهرخ استادحسن - مجید تیلای نور - اصغر شاهوردی - احمد صالحی - جواد مقدس

تدوین: عباس قدیانی - حمداله خلیلی

مسئولین فنی واحد ضبط: رضا فراهانی اصل - مصطفی منزلت - حمیدرضا حکیم الهی

پرتابل: سعید خلج اسعدی

کادر فنی: توحید جنگی - علیرضا شیرزاد - محرم ستاری - محمدرضا حسنی

مدیران صحنه: ناصر ازقندی - ابوالفضل شاهین

ناظر مالی: مصطفی قیدی

با تشکر از: سعید نفریه - امیر محمدی - بهمن مدنی

حمل و نقل: بهنام یوسفی - جمال شهابی

مدیر تهیه: فریدون بهمنی

مدیر برنامه: رضا انصاریان

بازیگران:

       اسماعیل محرابی - گیتی (فاطمه) گودرزی - علیرضا اوسیوند - فریدون بهمنی - علی جعفری.

بازیگران خردسال: امید بیگلری - سارا کبیری.

*******************************************************

داوری

کارگردان هنری: فریدون فرهودی

نویسنده: محمد تیموری

کارگردان تلویزیونی: مهتاج نجومی

تصویربرداران: محمدرضا پیلارام - حسین درزی - محمود شفیعی - منصور آذرگل

منشی صحنه: سیمین افشار

طراح صحنه: شهلا فرشچی

با تشکر از: علی جعفری - سعداله عبدالهی

تدوین: عباس قدیانی - حمداله خلیلی

انتخاب موزیک: بهمن بشیرزاده

طراح لباس: نازنین قزاق نوری

مجری: نوشین ری شهری

جامه آرا: معصومه زردوز

طراح گریم: فرهنگ معیری

اجرای گریم: مریم شکرائی - علی فولادقلم

نورپرداز: علیرضا صادقی

دستیار: فرهاد خانقاهی

صدابرداران: اصغر شاهوردی - احمد صالحی - جواد مقدس - علیرضا نوروزیان

مدیران صحنه: ناصر ازقندی - ابوالفضل شاهین

مسئولین فنی واحد ضبط: هوشنگ آزاده - مسلم رمضانعلی - اکبر صمصامی

کادر فنی: یداله بشک - حسین عبدالملکی - افضل رستمی

ناظر مالی: مصطفی قیدی

مدیر تهیه: محمود خسروی

با تشکر از: سعید نفریه - امیر محمدی - امیر اسدی - بهمن مدنی - عیسی سیفی

برق: سیدمحمد افتخاریان

بازیگران:

      خسرو فرخزادی -  شمسی فضل الهی - محمد عمرانی - شهین نجف زاده - مرتضی احمدی - بدری نورالهی و بازیگر خردسال: سمیرا ربیعی.

*******************************************************

ارثیه فامیلی

کارگردان هنری: فریدون فرهودی

نویسنده: محمد تیموری

کارگردان تلویزیونی: مهتاج نجومی

منشی صحنه: سیمین افشار

طراح صحنه: شهلا فرشچی

دستیار: علی جعفری

طراح لباس: نازنین قزاق نوری

مجری: نوشین ری شهری

جامه آرا: معصومه زردوز

طراح گریم: فرهنگ معیری

اجرای گریم: مریم شکرائی - محسن اسپهبد

نورپرداز: علیرضا صادقی

دستیار: فرهاد خانقاهی

صدابرداران: اصغر شاهوردی - احمد صالحی - جواد مقدس - علیرضا نوروزیان

تصویربرداران: احمد وقایع نگار - حسین درزی - نصرت اله صادقی

تدوین: عباس قدیانی - حمداله خلیلی

مدیران صحنه: ناصر ازقندی - ابوالفضل شاهین

مسئولین فنی واحد ضبط: هوشنگ آزاده - مسلم رمضانعلی - اکبر صمصامی

کادر فنی: یداله بشک - حسین عبدالملکی - افضل رستمی

واحد پرتابل: مهدی خانقاهی

ناظر مالی: مصطفی قیدی

مدیر تهیه: محمود خسروی

با تشکر از: سعید نفریه - امیر محمدی - بهمن مدنی

مدیران صحنه: ناصر ازقندی - ابوالفضل شاهینحمل و نقل: بهنام یوسفی - جمال شهابی

برق: سیدمحمد افتخاریان

بازیگران:

     مرتضی احمدی - مهین شهابی - غلامرضا طباطبائی - صدیقه کیانفر -  سیما تیرانداز - قاسم زارع - گیتی( فاطمه گودرزی) - محمد عمرانی - محمدتقی شریفی - حمید شوقی - پروین تمجیدی - مجید کربلائی.

بازیگران نوجوان: علی ابراهیم آبادی - افشین دینوری - بهناز بهنیا.

*******************************************************

بوی یوسف

کارگردان هنری: فریدون فرهودی

نویسنده: محمد تیموری

برنامه ریز و دستیار کارگردان هنری: رضا گنجی

کارگردان تلویزیونی: گیتی جوادی

منشی صحنه: سیمین افشار

طراح صحنه: شهلا فرشچی

دستیار: علی جعفری

طراح لباس: نازنین قزاق نوری

مجری: نوشین ری شهری

جامه آرا: معصومه زردوز

طراح گریم: فرهنگ معیری

اجرای گریم: مریم شکرائی - محسن اسپهبد

نورپرداز: عبداله گل افشار

دستیار: فرهاد خانقاهی

صدابردار: بهروز معاونیان - شاهرخ استادحسن - مجید تیلای نور - اصغر شاهوردی - احمد صالحی - جواد مقدس

تصویربرداران: جواد صفا - محمد خیاطان - حسین درزی

مسئولین فنی واحد ضبط: رضا فراهانی اصل - مصطفی منزلت - حمیدرضا حکیم الهی

پرتابل: سعید خلج اسعدی

کادر فنی: توحید جنگی - علیرضا شیرزاد - محرم ستاری - محمدرضا حسنی

ناظر مالی: مصطفی قیدی

با تشکر از: سعید نفریه - امیر محمدی - بهمن مدنی

حمل و نقل: بهنام یوسفی - جمال شهابی

مدیران صحنه: ناصر ازقندی - ابوالفضل شاهین

مدیر برنامه: رضا انصاریان

مدیر تهیه: فریدون بهمنی

بازیگران:

      اسماعیل محرابی - شهین نجف زاده - مهین شهابی - بدری نورالهی - صفیه آقاجانی - علیرضا اوسیوند - ماندانا اصلانی - فریدون بهمنی .

بازیگران کودک: حامد تقواطلب - بهناز بهنیا.

 *******************************************************

محصول: ۱۳۶۴-۱۳۶۶ شبکه اول سیما

 **********************************************

"آینه" آغازگر موج مجموعه‌های خانواده

مجموعه تلویزیونی "آینه" به کارگردانی غلامحسین لطفی یکی از مجموعه‌های ماندگار دهه 60 است. مجموعه‌ای که روند تولید مجموعه‌های خانوادگی را تا سالها تحت تاثیر قرار داد.

به گزارش خبرنگار مهر، "آینه" یکی از مجموعه‌های پرمخاطب تلویزیون در سال 1364 بود. این سریال روایتگر معضلات و مشکلات موجود در خانواده‌های ایرانی بود که به میزان توانایی خود به ارائه راه‌حل‌هایی برای رفع این مشکلات می‌پرداخت. پخش این مجموعه از ششم شهریور‌ماه سال 1364 آغاز شد.

سریال "آینه" در 13 قسمت 45 دقیقه‌ای به کارگردانی غلامحسین لطفی و تهیه‌کنندگی گروه معارف روزهای دوشنبه از شبکه یک پخش می‌شد. در این مجموعه مهین شهابی، فردوس کاویانی، سیاوش طهمورث، زنده‌یاد جمشید اسماعیل‌خانی، پوراندخت مهیمن، رویا افشار، رضا بابک و ... به ایفای نقش پرداختند.

سریهای بعدی آن در سال ۱۳۶۶ ساخته شد و بعضا توسط فریدون فرهودی کارگردانی شد.

 غلامحسین لطفی، کارگردان مجموعه تلویزیونی "آینه" درباره شکل‌گیری این سریال به خبرنگار مهر گفت: تولید این مجموعه به 25 سال پیش در شبکه یک برمی‌گردد. در گروه معارف قرار بود دو کار 10 دقیقه‌ای با عنوان "زشت و زیبا" کار شود، اما بعد از اینکه با نویسنده صحبت کردیم تصمیم گرفتیم شکل کار را تغییر داده و یک سریال 40 تا 45 دقیقه‌ای بسازیم. برای اولین بار بود که سریال خانوادگی هفتگی تهیه می‌شد. برخی طرح‌ها را نویسنده می‌داد و بعضی از طرح‌ها را خودم می‌دادم و می‌نوشتم.

 وی در ادامه افزود: وقتی سریال پخش شد مورد استقبال مردم قرار گرفت، نامه‌های زیادی برای ما ارسال شد که مردم در آن مشکلات‌شان را طرح می‌کردند. گرچه در ابتدا سوژه‌ها را خودمان طراحی می‌کردیم، اما بعد سوژه‌ها را از میان نامه‌هایی که مردم می‌فرستند، انتخاب می‌کردیم. در آن سال‌‌ها آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه از سریال "آینه" تعریف کرد، حتی نوشته‌اش را هم دارم.

 این کارگردان خاطر نشان ساخت: وقتی مجموعه "آینه" پخش می‌شد خیابان‌ها خلوت می‌شد. از خودم تعریف نمی‌کنم، اما با توجه به اینکه موضوع این سریال به روز بود مورد استقبال خانواده‌ها قرار گرفت. این مجموعه در گروه معارف تهیه شد که قبلاً این گروه سریال تولید نمی‌کرد، اما بعد از موفقیت این مجموعه میان گروه فیلم و سریال و معارف اختلاف پیش آمد که گروه معارف نباید این سریال را تولید می‌کرد و ما باید این کار را می‌کردیم. البته این دعواها بعد از پخش مجموعه و مورد توجه قرار گرفتن مخاطبان پیش آمد، چرا که قبل از آن ما را اصلاً تحویل نمی‌گرفتند!

لطفی اشاره کرد: مجموعه "آینه" را دوست دارم، چون مردم هم این مجموعه را دوست داشتند. در آن زمان با توجه به امکانات کمی که در اختیار داشتم، سعی کردم مجموعه خوبی بسازم. مسلماً اگر بخواهم این مجموعه را الان بسازم بهتر از آن می‌سازم، چرا که در حال حاضر مشکلات خانواده‌ها زیاد است. مطمئن هستم اگر ساخت این مجموعه چهار تا پنج سال ادامه پیدا می‌کرد تاثیر زیادی روی مخاطبان می‌گذاشت. در حال حاضر شاهد هستیم شبکه‌های بیگانه با ادامه دادن ساخت مجموعه‌های موفق تاثیر فراوانی بر تماشاگران می‌گذراند. البته سلیقه مدیران در آن زمان این بود که این سریال ادامه پیدا نکند. علاقمندم باز هم سریال "آینه" را بسازم.

وی درباره انتخاب بازیگران تئاتر برای سریال "آینه" توضیح داد: من از تئاتر آمده‌ام و کارگردان تئاتر هستم. برای بازی در این سریال هم احساس کردم باید تئاتری‌ها را انتخاب کنم، چرا که نقش‌ها ایجاب می‌کرد. در این سریال من یک ایده نو هم طراحی کرده و از خانواده‌های هنرمند دعوت کرده بودند. مثلاً آقای محرابی در کنار دخترش بود یا گوهر خیراندیش در کنار همسرش بازی کرد. در آن سال‌ها شبکه‌های بیگانه درباره این ایده تحلیل‌های مختلفی کرده بودند.

هنوز هم مردم من را با سریال‌های "آینه" و "در خانه" می‌شناسند

رویا افشار، بازیگر درباره بازی در مجموعه تلویزیونی "آینه" به خبرنگار مهر گفت: مردم بخشی از خاطرات‌شان را فراموش می‌کنند و برخی خاطرات را تا سال‌ها در ذهن‌شان نگه می‌دارند. هنوز هم مردم من را بیشتر به واسطه مجموعه‌های "آینه" و "در خانه" می‌شناسند. شاید باورتان نشود، اما هنوز وقتی مردم من را در خیابان می‌بیند انتظار دارند من را به جوانی همان سال‌هایی ببینند که در "آینه" بازی کردم و به من می‌گویند چرا خانم افشار پیر شدید؟

وی در ادامه افزود: یکی از دلایل موفقیت مجموعه "آینه" در آن سال‌ها به خاطر فرم کار بود که مورد استقبال مردم قرار گرفت. وقتی "آینه" پخش شد جای خودش را میان مخاطبان باز کرد، چرا که مردم مشکلات زندگی خودشان را در این مجموعه می‌دیدند و برایشان قابل لمس بود. از سوی دیگر به راحتی به مخاطبان راه حل درست را ارائه می‌کرد.

افشار یکی دیگر از دلایل موفقیت مجموعه "آینه" را متن‌های خوب اثر ذکر کرد و گفت: آقای بهبهانی نویسنده این مجموعه بود. او با بهره بردن از تجربیاتش توانست کار خوبی را بنویسد. یکی دیگر از ویژگی‌های این سریال استفاده از بازیگران خوب تئاتر بود. البته منظورم این نیست که بازیگران تئاتر خوب هستند و بقیه این طور نیستند، بلکه بچه‌های تئاتر با تجربه خوبی که در تئاتر داشتند، توانستند در کنار یکدیگر بازی خوبی هم در مجموعه "آینه" ارائه دهند.

این بازیگر خاطرنشان ساخت: آقای انصاریان در آن زمان مدیر وقت گروه معارف شبکه یک بود. با ساخت مجموعه "آینه" روند برنامه‌های گروه معارف با تغییراتی همراه شد. در این مجموعه راهکارها در قالب نمایش به مردم ارائه می‌شد نه اینکه از یک کارشناس دعوت شود تا برای مردم صحبت کند.متن‌های خوب و انتخاب‌های درست غلامحسین لطفی کارگردان در کنار هم باعث شد "آینه" برای مردم جذاب شود.

وی اشاره کرد: انتخاب‌ بازیگران خیلی با درایت انجام شد. به یاد دارم ما برای ضبط یک قسمت از مجموعه یک هفته تمرین می‌کردیم و این طور نبود که فیلم یا سریال به سرعت نور تهیه شود. البته کارگردان تلویزیونی این پروژه هم خیلی زحمت کشید تا کار ریتم مناسب داشته باشد.

افشار درباره جایگاه سریال "آینه" در کارنامه کاری‌اش توضیح داد: هر چیزی باید در زمان خودش بررسی شود. در آن سال‌ها دوستان به من می‌گفتند که چرا به تلویزیون رفتم و چرا در "آینه" بازی کردم؟ از طرف دوستان مورد انتقاد قرار گرفتم، اما آنچه برای من اهمیت داشت قضاوت مردم بود. وقتی می‌دیدم مردم با دیدن سریال لذت می‌برنند من هم خوشحال می‌شدم. به نظرم سریال "آینه" یک تفریح سالم برای مردم بود.

وی در پایان افزود: از دست کسانی مثل زنده یاد جمشید اسماعیل‌خانی و ... که زود ما را ترک کردند، ناراحت هستم، اما آنها را می‌بخشم. بعد از مجموعه "آینه" سریال‌های دیگری هم تولید شد، اما بازیگران دچار رکود  شدند. در مجموع هر کاری که درست انجام شود، مسلماً مورد توجه مردم هم قرار می‌گیرد.

مجموعه "آینه" در نوع خودش رقیب نداشت

جبار آذین، منتقد درباره مجموعه "آینه" که سال 64 از شبکه یک پخش شد، به خبرنگار مهر گفت: "آینه" یکی از سریال‌های موفق خانوادگی دهه 60 بود که در آن زمان با اقبال بینندگان به ویژه خانواده‌ها رو به رو شد و در نوع خودش رقیب نداشت. جذاب‌ترین عناصر ساختاری این مجموعه موضوع‌های خانوادگی آن بود که در قالب‌های نمایشی عرضه می‌شد. قالب‌های نمایشی "آینه" که برگرفته از شیوه‌های نمایش تئاتر به خصوص شیوه مشهور فاصله‌گذاری برتولدبرشت فیلسوف و درام نویس آلمانی بود که مجموعه را جذاب‌تر کرده و مجال اندیشه و تحلیل به مخاطب می‌داد.

وی ادامه داد: غلامحسین لطفی بازیگر و کارگردان با سابقه تئاتر سینما و تلویزیون که کارنامه پرباری در این زمینه دارد با انتخاب موضوع‌های آشنا و ملموس و استفاده از شیوه هنری فاصله‌گذاری، بهره‌گیری از بازیگران هنری هوشمندانه مجموعه موفقی را ارائه کرده بود، ولی متاسفانه تولید و پخش آن در بلند مدت تداوم نیافت و راه "آینه" پی گرفته نشد. این در حالی بود که جذابیت موضوع نمایشی، بصری و نگاه تحلیلی و کارشناسانه به مسائل خانوادگی از زوایای درام، روانشناسی فردی و خانوادگی در آن قدرتمند کار شده بود و پخش مجموعه تا سال‌ها و تا اکنون می‌توانست ادامه یابد.

این منتقد اشاره کرد: در هر حال جای مجموعه "آینه" که به زیر و بم زندگی و عیوب خانوادگی به صورت هنرمندانه و موفق می‌پرداخت، هم‌اکنون در سیمای جمهوری اسلامی ایران خالی است. گرچه در سال‌های بعد دیگران تلاش کردند کارهایی شبیه آن تولید کنند، ولی هیچ کدام به توفیق سریال "آینه" نرسیدند. سازمان صدا و سیما می‌تواند با بازنگری و احیای تولید و پخش سری جدید "آینه" را که در میان تولیدات سیما جای خالی‌اش نمودی آشکار دارد، مهیا کند و این مهم را با حضور آینه‌سازان سری قبل و هنرمندان مطرح کنونی و موضوعات روز خانوادگی به سامان رساند.

 

 

همشهری

کارگردانان: جهانگیر الماسی ـ حسین فردرو - مسعود فروتن - سیاوش طهمورث

 

نویسنده: جهانگیر الماسی

تهیه کننده: علیرضا مجلل

بازیگران: 

        داریوش مودبیان ـ علیرضا مجلل ـ سیاوش طهمورث ـ مجید مظفری ـ صادق هاتفی ـ فردوس کاویانی ـ فرزانه کابلی - جهانگیر الماسی 

محصول: 1361

15 قسمت 7 تا 15 دقیقه ای

********************************************************

    داستان درباره قواعد و بایدهای زندگی شهریست که به صورت طنز بیان می شود، اینکه باید رفاه عمومی، بهداشت عمومی و ... به صورت عادلانه بین شهروندان توزیع شود...

 

حکایت مسافر گمنام

نویسنده و کارگردان هنری: داوود میرباقری

کارگردان تلویزیونی: امیر آقامیری

تصویرداران: یوسف دانش صدیق - حمید ریسباف - حسین درزی - عباس افشار

تدوین: داود میرباقری - امیر آقامیری

موسیقی: انتخابی

تهیه‌کننده: محمدعلی اسلامی

بازیگران:

         رضا بابک - بهرام شاه محمدلو - مهدی علی احمدی - سیاوش طهمورث - راضیه برومند - مرضیه برومند - هوشنگ توکلی - فرنوش آل احمد - محمود بصیری - احمد نیک نژاد - محمود کریم پور - سعید خاکسار.

تعداد قسمت‌ها: ۴ قسمت (در مجموع ۱۶۰ دقیقه)

محصول: گروه فیلم و سریال شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران

سال تولید: ۱۳۶۴

*********************************************

     «مصیب» ( رضا بابک) پسرش را در جریان وقایع انقلاب 1357، گم کرده است و از سرنوشت او بی خبر است. او با مرور خاطرات گذشته، سعی دارد به دلایل اختلاف‌عقیدهٔ خود و پسرش پی ببرد. همسر و دخترش نیز او را بابت این موضوع مقصر می‌دانند. «مصیب» برای یافتن فرزندش، شروع به جستجو در جنوب شهر و مناطق محروم می‌کند و اینجاست که حقایق تلخ جامعه را در می‌یابد و با اعتقادات پسرش بیشتر آشنا می‌شود و...

منبع: ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵

 

هزاردستان

 کارگردان: علی حاتمی

دستیاران کارگردان: احمد بخشی - نورمحمد نجاری - فیروز رکنی

 فیلمنامه نویس: علی حاتمی

مدیران فیلمبرداری: مهرداد فخیمی، مازیار پرتو.

دستیاران فیلمبردار: بیژن عرفانیان، محمد بخش، رامین پورسعید، ابراهیم غفوری.

نور: احمد ابراهیمی، حسین کریمی.

دستیاران: جلال عالی فکر، یوسف وظیفه، مولا دادارضی، عباس اهوازی، کریم مرائی، فرهاد سبزه چین، امیر کریمی، حسین کریمی.

فیلمبردار پشت صحنه: هوشنگ سمندی.

 منشی های صحنه: شهلا بهاری، فریده جان بخش، محمد حسین یکتا پناه.

سرپرست گویندگان: علی کسمایی.

صدا: روبیک منصوری.

تدوین تصویر و صدا: حسن حسن دوست.

جلوه های ویژه: بهمن پور، بهرام پور، رضا قومی، بگلو، نوروزی.

تدوینگران: عباس گنجوی، علی حاتمی.

موسیقی متن: مرتضی حنانه.

ضبط موسیقی: گشتاسب آریانا.

ظهور و چاپ: همتی، شاکری، فدایی، عمرانی.

برش نگاتیو: همایون فال، صفوی.

اتالوناژ: مهربخش.

با همکاری: واحد انیمیشن شبکة اول سیما.

با سپاس از : روح الله امامی، محمود کلاری.

مسئول عکاسی: عزیز ساعتی.

 همکاران: وارطانیان، جام جو، کاوه، عقیلی، میترا محاسنی.

تدارکات: حمید افشار، محمدعلی نقی کنی، حسن نجم، حسین شبستانی پور.

خدمات: هنرمند، وثوقی.

پشتیبانی: جمشید مدرسی، علی یوسفی، محمدرضا هادیان، حسن شاهوردی، مهوش طلوعی، مرجان یعقوبی.

وسایط نقلیه: مقدم، مشفق.

امور نظامی: محبعلی، تفنگ ساز.

صحنه پردازی: علی حاتمی.

اجرا: اصغر سیاری.

دستیاران: عباس غبرانژاد، خندان.

طراحی و ساخت تهران قدیم، تحقیق و طرح و اجرا: علی حاتمی.

طراحی شهرک: گروه جانی کورنتا.

دکوراتور: ولی الله خاکدان.

اجرا: کاظم فریبرزی، اصغر سیاری.

بخش قدیمی: اسماعیل ارحام صدر.

مدیر ساخت: محمد مهدی دادگو.

با سپاس از: استاد عبدالله فرادی, محمد احصایی, آدین آغداشلو, مرتضی ممیز, علی اکبر صادقی, مسعود معصومی, حجت شکیبا, صمد رستم خانی.

 به یاد: رضا مافی.

 نشان: ولی الله خاکدان.

کلاه: غریق نیا.

کفش: آلان. باقری.

درشکه ها: پورشیاری.

طراح لباس: علی حاتمی.

مسئول: رشید لطفی.

 تزیینات: اسماعیل موسوی.

سرپرست خیاطی: عباس غبرانژاد.

سرپرست گریم: بیژن محتشم.

چهره پردازان: جلال معیریان, عبدالله اسکندری.

دستیاران: مصطفی کامیاب, مجید اسکندری مهین نویدی, آذر برناک.

آرایشگر: خاتم آبادی, نیازی, صالحیان.

با یادی از: استاد درگذشته عالم سینما: اتللو فاوا.

مجری طرح: علی حاتمی.

مدیر تولید: محمد مهدی دادگو.

برنامه ریزی: مهوش شیخ الاسلامی. سید علاء طباطبایی.

بازیگران:

        جمشید مشایخی ـ عزت اله انتظامی ـ داود رشیدی ـ علی نصیریان ـ محمدعلی کشاورز ـ حسین گیل ـ زهرا حاتمی (زری خوشکام) ـ  شهلا میربختیار ـ جعفر والی ـ پرویز پورحسینی ـ محمد مطیع ـ جمشید لایق ـ اسماعیل محرابی ـ رقیه چهره آزاد ـ مینو ابریشمی ـ عطا ا... زاهد ـ اسماعیل محمدی ـ جهانگیر فروهر ـ نعمت اله گرجی ـ محمد ورشوچی ـ سروش خلیلی ـ منصور والامقام ـ هوشنگ بهشتی ـ محمدتقی کهنمویی ـ خیراله تفرشی آزاد ـ  مهری ودادیان ـ افسر اسدی ـ منوچهر آذری ـ رضا عبدی ـ فرهنگ مهرپرور ـ سعید امیرسلیمانی ـ جهانگیر الماسی ـ اصغر همت ـ حسین حاتمی ـ اسفندیار ماوندادی ـ افراسیاب طوفان ـ حسین شهاب ـ حسین صفاریان ـ میرصلاح حسینی ـ محمود بصیری ـ اسماعیل پاینده ـ اکبر دودکار ـ حسن عظیمی ـ حسن کهن ـ علی کنگرلو ـ محمد مردانی ـ سید حسن روشن ضمیر ـ سامی تحصنی ـ حامد تحصنی ـ حسین رنگی وند و لیلا حاتمی

محصول:۱۳۵۸-۱۳۶۶

 *******************************************************
     در روز سرشماری در پایتخت که همه مردم موظف شده اند در خانه های خود بماند مفتش شش انگشتی (داود رشیدی) با همکاری پاسبانی (نعمت اله‌گرجی) که مامور پست منطقه است جواهر فروشی قازاریان (سروش خلیلی) را به غارت می برند در بین جواهرهای سرقت شده یک مجموعه جواهر متعلق به امینه اقدس , عروس خان مظفر (عزت اله انتظامی) و حاکم‌سابق کرمان هم موجود بوده است. خان مظفر رئیس نظمیه تهران (جعفر والی) را احضار و او را موظف می کند که جواهرهای عروسش را بیابد و به او بازگرداند. پس از ماجراهایی جواهرها به جز یک گردن آویز پیدا می شود. مفتش شش انگشتی مامور یافتن گردن آویز می شود و در می یابد که گردن آویز امینه اقدس در اختیار یکی از شاهزادگان است مفتش به کمک شعبان استخونی (محمدعلی کشاورز) در شب افتتاح فیلم ناطق دختر لر بلوایی ساختگی به پامی‌کند و گردن آویز را از شاهزاده می ربایند و به امینه اقدس تحویل می دهند با وقوع جنگ جهان دوم‌ایران به اشغال نیروهای متفقین در می آید و مفتش شش انگشتی به دنبال متزلزل شدن اوضاع کار و زندگیش به مشهد می رود و در خانه رضاخوشنویس (جمشید مشایخی) که با همسر سالخورده اش (شهلا میربختیار) زندگی می کند ساکن می شود مفتش رضا و همسرش را زیر شکنجه های روحی وجسمانی قرار می دهد تا آن دو ثروتشان را به او واگذارند مفتش موفق نمی شود و رضا خوشنویس را به تهران می برد در پایتخت شکنجه های مفتش سخت تر از پیش ادامه می یابد و رضا خوشنویس ناچار به اقرار درباره گذشته سراسر پرماجرای خود می شود: رضا تیراندازی ماهر و تفنگچی یکی از بزرگان است و روزگارش به شکار و می خوارگی و بی خبری می گذرد تا آنکه با مردی صحاف به نام ابوالفتح (علی نصیریان) آشنا می شود ابوالفتح او را با ناگواریهای زندگی اجتماعی آشنا می سازد و عوامل سیه روزی و تباهی مردم را به رضا می شناساند و او را ترغیب می کند که از مهارتش در تیراندازی و شکار برای هلاکت خائنان استفاده کند رضا به عضویت تشکیلاتی مخفی با عنوان (انجمن مجازات) در می آید و در نخستین اقدام میرزا اسماعیل خان رئیس انبار غله تهران را که در فروش ذخیره غله به اجانب دست داشته و باعث قحطی بوده است را هدف گلوله خود قرار می دهد در اوضاعی که مامور تامینات (جهانگیر فروهر) در صدد دستگیری قاتل میرزا اسماعیل خان است متین السلطنه (پرویز پورحسینی), مدیر روزنامه عصر جدید دومین کسی است که به ضرب گلوله رضا از پا درمی آید در این اثنا ابوالفتح به رضا اطلاع می دهد که شکار سوم (هزاردستان) است اما قبل از آنکه رضا موفق به ترور هزاردستان شود درمی یابد که هزاردستان در انجمن مجازات نفوذ کرده و با تطمیع اعضای انجمن را با خود هم رای ساخته است ابوالفتح که جان خود و خانواده اش را در خطر می بیند همسرش جیران و فرزندانش را از تهران به زادگاهش می فرستد وخود دستگیر می شود و در محبس به دست شعبان استخونی کشته می شود رضا جان سالم به در می برد و به مشهد می گریزد و در آنجا یکی از بزرگان او را به عنوان کاتب خود به کار می گمارد و به تدریج لباس دامادی به تن و با دختر آن صاحب منصب ازدواج می کند و زندگی یکنواخت او ادامه دارد تا اینکه مفتش شش انگشتی سر می رسد و زندگی او را با مشکل مواجه می سازد مفتش پس از اطلاع از جزئیات زندگی رضا خوشنویس او را آزاد می گذارد به این شرط که رضا مجموعه نفیس خط هایش را به خان مظفر بفروشد و پول حاصل از آن را به مفتش بدهد این کار انجام می شود اما پول از طریق مفتش از نو به خان مظفر بازگردانده می شود رضا و خان مظفر همدیگر را در گراند هتل ملاقات می کند و خان مظفر او را موظف می کند که شرح زندگیش را به خط خوش بنویسد رضا مشغول می شود و به تدریج درمی یابد که خان مظفر همان هزاردستان است و دستور داده که شعبان استخونی به دست مفتش کشته شود و خود مفتش توسط غلام عمه (محمد مطیع ) از پا درآید رضا در صدد برمی آید که شعبان را مطلع کند اما موفق نمی شود مفتش شعبان را به قتل می رساند در این اثنا رضا خوشنویس با مفتش تماس می گیرد و موضوع توطئه قتل او را فاش می کند و از مفتش می خواهد که برای کشتن خان مظفر با او تبانی کند مفتش امتناع می کند و در شب عروسیش به قتل می رسد رضا خوشنویس در حالتی منقلب در صدد قتل خان مظفر برمی آید اما موفق نمی شود و خود به دست پیشکار خان مظفر (جهانگیر فروهر) پیش چشم آقا سید ابراهیم (عطاء ا... زاهد ) و سید مرتضی (حسین گیل) و جمعی از مردم از بالکن گراندهتل به زیر افکنده می شود و جان می دهد.
 
منبع: وب سایت علی حاتمی
 *********************************************************
هزار دستان

     این سریال روایت زندگی رضا خوشنویس، که شخصیتی تخیلی مبتنی بر شخصیتی تاریخی به نام کریم دواتگر است و نظریه توطئه‌ای مبنی بر دست داشتن شخصیتی به نام خان مظفر در وقایع پشت پرده سیاسی و اجتماعی ایران در دوران قاجار و پهلوی می‌پردازد.

     زنده یاد علی حاتمی به هنگام پخش مجموعه "هزاردستان" در سال 1367 با خبرنگار هفته‌نامه سروش گفتگو کرد. او چگونگی شکل‌گیری مجموعه‌اش با این جمله شرح داد:  بعد از "سلطان صاحبقران" قرار شد مجموعه دیگری را برای تلویزیون بسازم که البته آن مجموعه "جاده ابریشم" نبود، بلکه مجموعه‌ای به نام "انحصار تنباکو" بود. من هم حدود شش تا هفت ماه روی این مسئله تحقیق کردم. بعد از یکسال متنی تهیه شد و به صورت طرح به سازمان تلویزیون و رادیو آن زمان ارائه دادم

وی ادامه داد: با طرح "انحصار تنباکو" مخالفت شد و گفتند شما مجموعه دیگری برای ما بسازید. بعد از این اتفاق، یعنی پس از "سلطان صاحبقران" سر من هم شلوغ شده بود، زیرا همه تهیه‌کنندگان دوست داشتند من برای آنها کار کنم و از سوی دیگر رفت و آمدهایم زیاد شده بود و فرصت تحقیقات نداشتم. فقط در فاصله تحقیقات "سوته دلان" این فرصت دست داد. در واقع من بعد از "مثنوی معنوی" و  "سلطان صاحبقران" به طور کلی مجموعه سازی می‌کردم و امیدوار هم بودم به این هدفم برسم. هدفم این بود تا مجموعه بسازم و به ترتیب آنها را کاملتر کنم.

     این کارگردان در ادامه گفتگوهایش خاطرنشان ساخت: در نتیجه در کار اول شش قسمت، در کار دوم 13 قسمت و در کار سوم هم که گام بلندتری بود، قرار بود 26 قسمت مجموعه بسازم. در نتیجه من باید روی قصه کار می‌کردم و وقت کافی هم می‌داشتم تا بتوانم یک چنین قصه‌ای طولانی را بنویسم. من در "هزار دستان" تجربیاتم را در زمان "سلطان صاحبقران" را جمع کرده و یک مجموعه تاریخی ساختم، اما در این مجموعه قصد داشتم از چند چهره تاریخی استفاده کنم و بقیه را از چهره‌های ذهنی خودم استفاده کنم و این تلفیقی بود از قصه و واقعیت. یعنی تاریخ و افرادی که زاده و ساخته ذهن نویسنده بود به وجود بیاورم و یا احیاناً چند تا شخصیت تاریخی را هم در هم ادغام کنم و شخصیت تازه‌ای را از تلفیق اینها به دست بیاورم.

     پخش دوباره مجموعه "هزاردستان" بهانه ای برای مرور خاطره هایی است که یک نسل با این مجموعه دارد. "هزاردستان" یکی از مهمترین مجموعه‌های تاریخ تلویزیون و از آثار ماندگار کارنامه مرحوم علی حاتمی است. 

با محمدمهدی دادگو مدیرتولید این مجموعه که پس از مدتی اقامت خارج از ایران، دوباره به کشور برگشته درباره خاطره‌هایش از "هزاردستان" صحبت کردیم.

 *خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: پخش دوباره "هزاردستان" همزمان شده با بازگشت شما به ایران، دیدن این مجموعه چه حسی برایتان دارد؟

 - محمدمهدی دادگو: خیلی خوشحالم که این اتفاق افتاده است. نزدیک به سالگرد درگذشت مرحوم علی حاتمی هستیم و این یادآوری تلاش و هنر او است.

 *"هزاردستان" که در دهه 60 ساخته شده هنوز جایگاهی ویژه در میان مجموعه‌های ایرانی دارد و به یک معیار و ملاک تبدیل شده است.

 - پخش مجدد این مجموعه و مجموعه‌هایی از این دست که موقعیت خاص در تاریخ سینما و تلویزیون ایران دارند، امکان مقایسه این آثار با نمونه‌های بعدی را  فراهم می کند. اتفاقا یکی از امتیازهای پخش مجدد آثار این است که اعتبار و قدمت آنها دیده می شود. در "هزاردستان" می شود بازی‌های خوبی دید و کیفیت بالای تمام حرف سینمایی را مشاهده کرد.

 دیدن "هزاردستان" توقع مخاطب را از مجموعه‌های تلویزیونی بالا می برد. این مجموعه فرهنگ بصری مخاطب را ارتقا می‌دهد

*چه چیزی باعث شد این کیفیت به وجود بیاید؟ آنهم در شرایطی که جنگ تحمیلی  که "هزاردستان" ساخته شد

 - در درجه اول عشق به کار که در میان تمام گروه سازنده این پروژه وجود داشت. در سال‌هایی که "هزاردستان" ساخته می‌شد با وجود محدودیت‌های مالی و امکانات گروه به کارشان ایمان داشتند و حضور شفاف معنویت و فرهنگ و هنر بر محدودیت‌ها غلبه می کرد. زمانی که ما با گروه قرارداد می‌بستیم آخرین حرفی که زده می شد درباره مسائل مالی و دستمزد بود. اتفاقی که این روزها کمتر شاهد آن هستیم.

 آقای رشیدی، انتظامی و مشایخی و دیگر دوستانی که در این مجموعه مقابل دوربین رفتند از صبح زود سر کار بودند، هیچ یک از عوامل تنها به خودش فکر نمی کرد و همه پیگیر این بودند که به شکلی به یکدیگر کمک کنند.

 *همزمان با ساخت مجموعه شهرک غزالی هم ساخته می شد و این موضوع حتما دشواری کار را بیشتر می کرده؟

بله، شهرک سینمایی در بیابان ساخته می‌شد و ما زمان کار نظاره گر اولین هواپیماهایی بودیم که از سمت عراق برای بمباران به ایران آمدند. در آن شرایط ساخت شهرک و مجموعه‌ای با عظمت "هزاردستان" اتفاقی مهم بود. اما همه ما انگیزه کافی برای به سامان رساندن چنین پروژه بزرگی را داشتیم. مانند هر کار خلاقه و هنرمندانه دیگری "هزاردستان" چون از دل برآمده بود بر دل نشست. 

*بین اعضای گروه که بیشترشان حرفه‌ای و صاحب نام بودند رقابت نبود؟

- رقابت سالم وجود داشت اما مشکلی دیده نمی‌شد. همه عوامل چه آنهایی که پشت دوربین بودند چه آنهایی که مقابل دوربین قرار می گرفتند کارشان را به بهترین شکل انجام می دادند و عشق به کار موتور حرکت گروه بود.

 *برای ساخت "هزاردستان" چقدر هزینه شد؟

 - بودجه ساخت شهرک سینمایی که شامل میدان توپخانه، لاله زار، ماشین ها به اضافه مجموعه دستمزدها و لوکیشن ها 41 میلیون تومان شد. این مبلغ در آن زمان زیاد بود. "هزاردستان" و "سربداران" که آن زمان ساخته شد مجموعه های گرانی بودند که به شیوه 35 میلیمتری فیلمبرداری شدند و در اندازه‌های سینمایی ساخته شدند.

 *به همین دلیل دو فیلم از دل مجموعه بیرون آمد؟

 - بله، "هزاردستان" کاملا یک اثر سینمایی است و با نگاه سینمایی ساخته شده، من "کمیته مجازات" و "تهران روزگار نو" را از دل این گنجینه استخراج کردم که پس از فوت علی در کارنامه او ثبت شد و از نقاط باارزش این کارنامه است.

 *یکی از اتفاق های خوبی که با "هزاردستان" افتاد، ساخت "شهرک غزالی" بود اما این شهرک در سال های بعد تجهیز و بهسازی نشد. هنوز همه مجموعه ها از فضاهای قبلی استفاده می کنند در حالی که می شد در این 30 سال و با توجه به نیازی که سینما و تلویزیون ایران دارد بخش های مختلف شهرک را کامل کرد.

- ساخت شهرک سینمایی در برنامه مدیران فرهنگی آن دوره بود و علی حاتمی این انگیزه را در آنها تقویت کرد. زمانی که ما آن تکه زمین را در بیابان دیدیم خانه‌های سازمانی کارکنان صدا و سیما در منطقه‌ای نزدیک شهرک ساخته می شد و در بخشی دیگر انبار وسایل اسقاطی تلویزیون بود. مرحوم علی حاتمی برای همه فضاهایی که لازم بود نقشه داشت.

 حاتمی می خواست علاوه بر توپخانه ، ساختمان پست و تلگراف ، شهربانی، بانک شاهی و... را هم بسازد. اما تنها توانست شهرداری و لاله زار را بسازد. دوست داشت همه این لوکیشن‌ها داخلی داشته باشد و شهر گسترش پیدا کند اما این اتفاق نیفتاد.

از اواسط دوره قاجاریه تا سال 32 شمسی دامنه تغییرهای معماری در شهر تهران چندان گسترده نبوده و می شود این فضاها را ساخت و با تغییرهایی در پروژه های مختلف استفاده کرد.به هر حال جای خوشبختی ایست که با "هزاردستان" و "سربداران" بخش‌هایی از شهرک ساخته شد اما نگاهی که مجموعه سازان دیگر داشتند بیشتر موقتی بوده است و آنها کمتر نگاه طولانی مدتی که مرحوم حاتمی داشت را لحاظ می‌کردند.

  *از نظر فنی هم شهرک سینمایی و فضاهایی از این دست امکان کار را ساده‌تر می کنند و عجیب است با وجود نیاز به چنین فضاهایی شهرک سینمایی کامل نشده است.

 - اگر فضاها درست ساخته شود با کمی تغییر می شود دوره هایی 100 ساله را در این لوکیشن ها طراحی کرد، تلویزیون و سینمای ما نیاز به این لوکیشن‌ها دارد، فیلمبرداری در لوکیشن‌های واقعی و خانه‌ها مشکلات فراوانی دارد. حرکت دوربین در این فضاهای واقعی محدود می شود در حالی که در جایی مثل شهرک سینمایی دوربین می‌تواند در جهت‌های مختلف بدون وجود مانع حرکت کند. ما در شهرک تراولینگ 30 متری داشتیم در فضای واقعی این ماجرا به سختی امکان پذیر است.

   *شاید اگر مرحوم حاتمی زنده می ماند به دلیل علاقه و انگیزه شخصی، شهرک سینمایی کامل می شد؟

 - پیگیری، انگیزه و انرژی او مثال زدنی بود. هنرمندی که بر تاریخ قاجاریه مسلط و به فرهنگ ایرانی علاقمند بود. اما به هر حال صدا و سیمای آن زمان مصر بود که شهرک سینمایی راه اندازی شود و تلاش کرد فضای کار را فراهم کند. عشق علی زمینه کار را سریعتر فراهم کرد. در این سال ها که شهرک گسترش پیدا نکرده شاید کمی هم بدنه سینما و تلویزیون مقصر بوده و انگیزه ای برای این کار نداشته است.

 *چرا این انگیزه وجود ندارد؟

 - نمی دانم، کار دشوار است و ممکن است هر کارگردانی صبر و حوصله و طاقت علی را نداشته باشد. این را بگویم که ما "هزاردستان" را با حمایت نهادهای مختلف ساختیم و بخش‌های مختلف سازمان حمایت می کردند تا کار پیش برود و نامه نگاری‌ها زود به نتیجه می رسید.مثلا ماشین‌ها را از موزه سعدآباد رایگان برای فیلمبرداری آوردیم. اسب‌ها را از اسطبل و درشکه ها را مجانی آوردیم. این روزها دیگر این کمک‌ها و حمایت ها را نمی‌شود دید.

*زمانی که مجموعه را می ساختید پیش بینی می کردید ماندگار شود؟

 - زمان ساخت البته فیلمنامه تغییر می‌کرد، علی این فیلمنامه را قبل از انقلاب نوشته بود و در دهه 60 دستش برای بازگویی بعضی مسائل بازتر شده بود. کارنامه علی در سینما و تلویزیون مشخص بود و همه ما می‌دانستیم بر اساس آن تجربه‌ها علی می‌تواند چه کارهای بزرگی انجام بدهد.

  راش ها را می دیدیم و از نتیجه کار راضی بودیم، شهرک غزالی اولین شهرک سینمایی ایران بود که همزمان با "هزاردستان" ساخته می شد، تولید این دو پروژه همزمان جذابیت‌هایی فراوان برای ما داشت. مخصوصا برای من که جوان بودم و اولین گام جدی‌ام را در سینما و تلویزیون بر می‌داشتم. همه ما از ساخت این مجموعه به اندازه علی لذت می بردیم.

 *علی حاتمی اواخر عمر و در "جهان پهلوان تختی" دوباره به شهرک برگشت.

 - در "جهان پهلوان تختی" او در بخش هایی که همان سال ها ساخته بود دوباره کار کرد، اما این کار را چنان با مهارت انجام می‌داد که فضاها تازه به نظر می رسید. من و آقایان شایسته می دانستیم که علی آن قدر زنده نمی‌ماند که این پروژه را به فرجام برساند و متاسفانه سرنوشت یاری نکرد تا او در "جهان پهلوان تختی" بازهم تصویر تهران را در شهرک غزالی زنده کند.شاید این فیلم باعث می شد او بخش هایی را به شهرک اضافه کند، او به کارهای دراز مدت می‌اندیشید و به دنبال ماندگاری بود. اگر شهرک غزالی درست نگهداری شود 50 سال بعد هم می توان از آن استفاده کرد.

*بهترین خاطره شما از "هزاردستان" چیست؟

 - من به اندازه دو جلد کتاب از این مجموعه خاطره دارم. همه خاطره هایم خوب و شیرین است.

 *"هزاردستان" از کارهایی است که به ثبت آن در کارنامه تان می بالید؟

 - من با این مجموعه متولد شدم و کار حرفه‌ای جدی را شروع کردم. در هیچ دانشکده‌ای نمی توانید مدیریت هنری را مانند آنچه من در "هزاردستان" تجربه کردم آموزش ببینید. من با بازیگران، کارگران ساده، عوامل فنی و... در این پروژه سر و کار داشتم و داد و ستد خوبی با علی داشتم. دوستی و رابطه همکاری ما به یمن "هزاردستان" سال‌ها ادامه پیدا کرد. اگر صاحب شخصیتی سینمایی و هنری باشم بخش اعظم آن را مدیون "هزاردستان" هستم.

 *الان که مجموعه را می بینید چه احساسی دارید؟

 - نمی توانم بیش از چند سکانس تحمل کنم، دیدن دوستانی که دیگر بین ما نیستند و خاطره‌های بسیار با هم داریم ناراحتم می کند. من آن زمان 28 ساله بودم و "هزاردستان" مترادف با انبوهی خاطره شیرین و تجربه عمیق هنری برایم است.

*هیچ وقت به این فکر کرده اید که نسخه‌های با کیفیت مجموعه را در قالب دی وی دی وارد بازار کنید تا حفظ شود؟

 - سه سال پیش در مراسمی در قالب نامه‌ای به علی حاتمی این درخواست را مطرح کردم،امیدوارم روزی برسد که نه تنها آثار حاتمی که آثار دیگر هنرمندان شاخص هم جمع آوری و ثبت شوند. این آثار در گذر زمان از بین می‌روند و باید برای حفظ شان تمهیدی اندیشید .

 کشورهایی که سابقه کمی نسبت به ما در آثار تصویری دارند گنجینه‌هایشان را حفظ می کنند اما ما در این زمینه عقب هستیم.

 ما قانون مصوب در مجلس شورای اسلامی داریم که از ثبت میراث فرهنگی صوتی و تصویری حمایت می کند، در حوزه دفاع مقدس هم تصاویر باارزشی باقی مانده که حفظ نشده و متاسفانه در گذر زمان از بین می روند. باید همه نهادها و سازمان ها کمک کنند تا اسناد داستانی و غیرداستانی تصویری ماندگار شوند تا نسل آینده از تجربه های این نسل استفاده کند.

 *ستاره "هزاردستان" به نظر شما چه کسی است؟

 - "هزاردستان" آسمانی پرستاره است. محمدعلی کشاورز بهترین بازی‌اش را در "هزاردستان" دارد، استاد انتظامی که عمرش طولانی باشد همین طور. داود رشیدی و جمشید مشایخی هم بازی‌های به یادماندنی در این مجموعه دارند. حتی بازیگران نقش‌های کوتاه هم حضوری فراموش نشدنی دارند، پرویز پورحسینی و جهانگیر الماسی و بازیگران دیگر.

*مدتی است کمتر در سینما فعالیت می کنید دغدغه سینما برایتان دیگر جدی نیست؟

 - مگر می شود سینما برایم مهم نباشد؟ اما باید به جوان‌ها فرصت داد. هنوز دنبال کار خوب هستم و اگر فرصت فراهم شود حتما کارم را شروع می کنم، اما در کشور ما نظام انتقال تجربه وجود ندارد و فاصله نسل‌ها منقطع است نه متصل. ما که سال‌ها تجربه در سینما و تلویزیون داریم می‌توانیم در مواجهه با جوان‌های با استعداد و با انگیزه دانش و تجربه‌مان را منتقل کنیم. در آستانه 60 سالگی اصرار برای ماندن در سینما ندارم اما دوست دارم با جوان ها در ارتباط باشم.

*از این که عمرتان را صرف سینما کردید پشیمان نیستید؟

 - هرگز (می خندد) من خاک صحنه خورده‌ام و در عرصه فرهنگ و هنر فعالیت کرده‌ام. شاید اگر در حوزه دیگری فعالیت کرده بودم از نظر اقتصادی فربه تر بودم اما این آرزوی من نیست.

 * پس اگر بازهم به دنیا بیایید در سینما فعالیت می کنید؟

- (می خندد) من با شخصیت های فرهنگی و هنری معاصر در زندگی ام همنشین بودم و چه لذتی از این بهتر. از عمری که گذراندم راضی ام.

..................................محدثه واعظی پور

   مجموعه تلویزیونی "هزاردستان" به کارگردانی زنده‌یاد علی حاتمی یکی از مجموعه‌های ماندگار تلویزیون است، مجموعه‌ای که سال 1367 از شبکه یک پخش شد و روند تولید مجموعه‌های تاریخی را تحت تاثیر قرار داد.

زنده‌یاد علی حاتمی پس از ساخت مجموعه‌های تلویزیونی "مثنوی معنوی"، "سلطان صاحبقران" و ، سومین اثر تلویزیونی‌اش را با عنوان "هزاردستان" ساخت. او در این مجموعه از  بهترین عوامل و بازیگران چون مازیاپرتو ،مهرداد فخیمی، مرتضی حنانه ،ولی‌الله خاکدان ، جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان، داود رشیدی ، محمدعلی کشاورزو..... را انتخاب کرد.

در مجموعه "هزاردستان" شخصیت‌هایی چون شعبون استخوانی تا روحانی مبارز و جلیل القدری که بار مبارزه در بسیاری از زمینه‌ها به دوش می‌کشید، حضور داشتند. فضاهای تهران قدیم که بارزترین جلوه بصری این مجموعه است به طراحی دکور جانی کورنتا و به سرپرستی خود حاتمی وابسته بود و در این فضا انواع اماکن قدیمی لحاظ وجود داشت.

در واقع احداث شهرک سینمایی غزالی  درسال ۱۳۵۸ در بزرگراه کرج به طرح و پیشنهاد شادروان علی حاتمی‌، کارگردان شهیر سینمای ایران‌ و اجرای ولی الله خاکدان، آغاز شد‌. طرح علی حاتمی و ولی الله خاکدان تولید سریالی با مضمون تاریخ سیاسی معاصر ایران بود که فاصله‌ای کوتاه از اوایل دوره پهلوی اول را در بر می‌گرفت‌.

همزمان با آغاز تولید "هزار دستان"‌، از آنجا که این سریال شرایط جغرافیایی و شهری مناسب همان دوران اوایل قرن چهاردهم خورشیدی را لازم داشت، احداث شهرک سینمایی نیز آغاز شد. 10 هکتار مساحت برای ساخت و بازسازی تهران قدیم در نظر گرفته شد و سپس عکس‌هایی از ساختمان‌ها، عمارت‌های دولتی‌، محله‌ها، خیابان‌های تهران و لباس و نوع پوشش تهیه شد.

حاتمی عکس‌ها و اسناد را در شهرک سینمایی "چینه چیتا" ایتالیا، با کمک نقاشی ایتالیایی اتود زد و تابلوهای کوچکی به وجود آورد. سپس با کمک یکی از بهترین دکوراتورهای ایتالیایی به نام جانی کورنتا  و گروه بزرگ او نقشه شهرک را در مقیاس یک هزار برابر کوچکتر ترسیم کرد و با ساخت ماکتی از شهرک به ایران بازگشت. علی حاتمی پس از مدتی با بررسی زمین‌های کنار بزرگراه تهران کرج‌، احداث شهرک سینمایی را در اسفند سال ۱۳۵۸ ، آغاز کرد.

از مکان‌های سریال "هزار دستان" می‌توان به میدان توپخانه‌، ساختمان شهرداری‌، لاله زار، اکباتان‌، گراند هتل ،جواهر فروشی قازاریان‌، ساختمان شاه آباد، چاپخانه مظفر و کافه پارس تهران قدیم اشاره کرد. 

  علی حاتمی :سعی کردم "هزاردستان" تلفیق شخصیت‌های تاریخی و ذهن خودم باشد

زنده یاد علی حاتمی به هنگام پخش مجموعه "هزاردستان" در سال 1367 با خبرنگار هفته‌نامه سروش گفتگو کرد. او چگونگی شکل‌گیری مجموعه‌اش با این جمله شرح داد:  بعد از "سلطان صاحبقران" قرار شد مجموعه دیگری را برای تلویزیون بسازم که البته آن مجموعه "جاده ابریشم" نبود، بلکه مجموعه‌ای به نام "انحصار تنباکو" بود. من هم حدود شش تا هفت ماه روی این مسئله تحقیق کردم. بعد از یکسال متنی تهیه شد و به صورت طرح به سازمان تلویزیون و رادیو آن زمان ارائه دادم.

وی ادامه داد: با طرح "انحصار تنباکو" مخالفت شد و گفتند شما مجموعه دیگری برای ما بسازید. بعد از این اتفاق، یعنی پس از "سلطان صاحبقران" سر من هم شلوغ شده بود، زیرا همه تهیه‌کنندگان دوست داشتند من برای آنها کار کنم و از سوی دیگر رفت و آمدهایم زیاد شده بود و فرصت تحقیقات نداشتم. فقط در فاصله تحقیقات "سوته دلان" این فرصت دست داد. در واقع من بعد از "مثنوی معنوی" و  "سلطان صاحبقران" به طور کلی مجموعه سازی می‌کردم و امیدوار هم بودم به این هدفم برسم. هدفم این بود تا مجموعه بسازم و به ترتیب آنها را کاملتر کنم.

این کارگردان در ادامه گفتگوهایش خاطرنشان ساخت: در نتیجه در کار اول شش قسمت، در کار دوم 13 قسمت و در کار سوم هم که گام بلندتری بود، قرار بود 26 قسمت مجموعه بسازم. در نتیجه من باید روی قصه کار می‌کردم و وقت کافی هم می‌داشتم تا بتوانم یک چنین قصه‌ای طولانی را بنویسم. من در "هزار دستان" تجربیاتم را در زمان "سلطان صاحبقران" را جمع کرده و یک مجموعه تاریخی ساختم، اما در این مجموعه قصد داشتم از چند چهره تاریخی استفاده کنم و بقیه را از چهره‌های ذهنی خودم استفاده کنم و این تلفیقی بود از قصه و واقعیت. یعنی تاریخ و افرادی که زاده و ساخته ذهن نویسنده بود به وجود بیاورم و یا احیاناً چند تا شخصیت تاریخی را هم در هم ادغام کنم و شخصیت تازه‌ای را از تلفیق اینها به دست بیاورم.

وی درباره روند مراحل نگارش گفت: برای نگارش متن که بیشتر از یک رمان هم بود، فرصت کافی می‌خواست؛ اما آرامش نداشتم، نه در دفتر کارم و نه در خانه، چون مرتب تلفن زنگ می‌زد. به همین خاطر تصمیم گرفتم بروم به شهری مثل شیراز، اما متوجه شدم که در آنجا باز هم خانواده در دسترس است. بعد به این فکر افتادم که به یک کشور بروم که البته انگلیس نباشد، زیرا چند کلمه هم می‌توانستم صحبت کنم، به همین دلیل فرانسه را انتخاب کردم. مطلقاً نمی‌توانستم صحبت کنم. پس توسط نامه‌ای از تلویزیون، هتلی گرفته شد و ماه ژوییه را انتخاب کردم، چون پاریس در این زمان خلوت بود.

برای نوشتن "هزاردستان" سرم را از ته تراشیدم

زنده‌یاد علی حاتمی در ادامه گفتگویش با این نشریه افزود: اولین کاری را هم که در آنجا انجام دادم، رفتن به سلمانی بود تا سرم را از ته بتراشم تا رویم نشود به خیابان بروم و تنها کارم این باشد که از صبح تا شب بنویسم. کار چیزی در حدود 60 تا 70 شخصیت داشت که  نامگذاری  برای آنها هم وقت می‌گرفت. در خصوص دیالوگ‌ها هم باید بگویم من مفاهیم حرف‌های شخصیت‌ها را می‌نوشتم و به صورت سناریو آن چیزی را که کامل بود و ارزش کلامی داشت بعد رویش کار می‌کردم. دومین اقدام مهم و موثر برای تولید "هزاردستان" انتخاب شهرک و بقیه دکورهای تهران قدیم بود.

وی در ادامه خاطرنشان ساخت: بر اساس تحقیقاتی که انجام داده بودم، سفری به ایتالیا داشتم و انواع ساخت دکورها را از نظر زیربنایی بررسی کردم و با بهترین متخصص‌ها تماس گرفتم و چون کار کنترات خودم بود به عنوان یک کار شخصی برخورد کردم، به همین دلیل قیمت‌ها را ارزان‌تر حساب کردند؛ زیرا اگر می‌فهمیدند که اگر کار برای تلویزیون است رقم بسیار بالاتر می‌رفت. در واقع در همان سفر ایتالیا قرارهایمان را گذاشتیم و ماکت شهر را بر اساس عکس‌های جمع‌آوری شده ساختیم، به همین دلیل اگر شما شهرک را ببینید متوجه می‌شوید که برخی قسمت‌ها از یک شهر انتخاب شده و برخی از شهر دیگر.

 سرنوشت مجموعه "هزاردستان" بعد از انقلاب تا مدتی بلاتکلیف ماند

این کارگردان ادامه داد: حتی از نظر گریم و یا بافت کلاه گیس‌ها که موسسه روکتی بافته می‌شد، این کارها توسط بهترین استادهای کارهای این حرفه ساخته شده بود. به این ترتیب فکر می‌کنم چیزی در حدود 15 روز

بعد از 22  بهمن ماه سال 57 کار من تمام شد، اما پس از انقلاب سرنوشت مجموعه "هزاردستان" نیز تا مدتی بلاتکلیف ماند. برای چگونگی ادامه کار من سه پیشنهاد به تلویزیون دادم و آنها نیز حسن نیت نشان دادند و گفتند که ما هم می‌خواهیم، ولی فعلاً فرصت تصمیم گیری نیست، اما شما اگر بتوانید به ما برنامه برسانید مهمتر است .برای همین من هم از سریال "سلطان صاحبقران" دو فیلم سینمایی با عناوین "میرزارضا" و "امیرکبیر" که چند بار هم در طول انقلاب پخش شد، ارائه دادم.

وی در این گفتگو اشاره کرد: اما پس از چندی تلویزیون به من گفت ما این سریال را خواهیم ساخت، اما باید متن را بخوانیم. من از آنجایی که امیدوار بودم که این کار ساخته شود در مدت چند سالی که کار به تاخیر افتاده بود حدود 80 تا 90 درصد آکسسوار را تهیه کرده بودم .

زنده‌یاد علی حاتمی در این گفتگو درباره اینکه بعد از تصویب "هزاردستان" و شروع شدن جنگ و نیامدن متخصصان خارج از کشور به ایران برای طراحی صحنه و گریم چه اقدامی انجام دادید، گفت: به خاطر جنگ متخصصان خارجی تن به ریسک حضور در ایران نمی‌دادند، به همین دلیل از متخصصان خودمان استفاده کردیم. در خصوص گریم آقایان عبدالله اسکندری و جلال معیریان عمل کردند و باید بگویم برای نخستین بار کاری واکه، آن گریمور ایتالیایی فقط طرحش را می‌داد و خودشان می‌بافتند، ولی چیزی که بافتند که از سطح آن گریمور ایتالیایی بالاتر بود.

حاتمی ادامه داد: در واقع همه نیرو و انرژی‌مان را گذاشتیم و من هم که احساس می‌کردم شاید این تنها و  آخرین کار  باشد، تمام تلاشم را می‌کردم.

مشایخی: از کار با علی حاتمی لذت می‌بردم

جمشید مشایخی، ایفاگر نقش رضا تفنگچی درباره بازی در مجموعه "هزاردستان" به خبرنگار مهر گفت: علی سال 58 تصمیم گرفت این سریال را کار کند. به یاد دارم در لاله زار نو در یک خانه قدیمی کار را شروع کردیم. در ابتدا قرار بود من همراه خانم فخری خوروش بازی کنم، اما علی به دلیل اینکه معتقد بود سن خانم باید کمتر باشد آن صحنه را با شهلا میربختیار بازی کردم. البته قبل از شروع کار حاتمی به من گفت جمشید دستمزدی که در این کار داده می‌شود، ممکن است زیاد نباشد؛ اما می‌خواهم با تمام وجودمان کار کنیم و

دقیقاً هم همین اتفاق افتد. همه هنرمندان همچون آقایان اسکندری، معیریان و ... زحمت زیادی برای مجموعه "هزاردستان" کشیدند.

وی ادامه داد: بعد از این لوکیشن برای ضبط سکانس‌های زندان رضا تفنگچی به اقدسیه رفتیم و در آنجا کار را ادامه دادیم و بعد به شهرک سینمایی واقع در کیلومتر 15 جاده کرج رفتیم. ضبط مجموعه "هزاردستان" به دلیل وقفه‌هایی که ایجاد می‌شد تا سال 1364 طول کشید. توقف‌های مکرر این پروژه به خاطر تغییر مسئولان بود.

بازیگر نقش رضا تفنگچی درباره اینکه آیا توقف‌های کار شما را خسته نمی‌کرد، توضیح داد: نه، اصلاً خسته نمی‌شدم، چون کار با علی را خیلی دوست داشتم و از آن لذت می‌بردم. گرچه بازی رضا تفنگچی و رضا خوشنویس دشواری‌های خودش را داشت، اما خیلی شیرین بود.

مشایخی درباره جایگاه "هزاردستان" در کارنامه هنری‌اش گفت: واقعاً جایگاه برجسته‌ای دارد. برای من همیشه بازی در آثار علی لذتبخش بود و مجموعه "هزاردستان" برایم خاطرات زیادی را بر جای گذاشته است. به نظرم دیالوگ‌هایی که علی می‌نوشت خیلی شاعرانه و زیبا بود. علی همیشه در آثارش موفق بود، چون به راحتی از صحنه‌ها نمی‌گذشت و برای تک تک پلان‌ها وقت می‌گذاشت. او مثل کارگردانانی نبود که ادای این رشته را در می‌آوردند. اگر بازیگر نظری داشت به نظرش احترام می‌گذاشت

وی اشاره کرد: به یاد دارم در فیلم "کمال‌ الملک" در صحنه‌ای که بازی داشتم، احساس کردم دیالوگ‌های کمال الملک زیاد خوب نیست. درباره این موضوع با علی صحبت کردم و او هم با رویی گشاده پذیرفت و نیم ساعت تمام وقت گذاشت تا دیالوگ مناسب‌تری بنویسند.

بازیگر "هزاردستان" ویژگی زنده‌یاد علی حاتمی را انعطاف‌پذیر بودن او برشمرد و گفت: او همیشه با منطق حرف می‌زد و منطقی هم پاسخ می‌داد. البته خیلی حیف شد، چرا که خیلی از صحنه‌های مجموعه "هزاردستان" حذف شد. به یاد دارم برای صحنه‌هایی ما چهار ساعت تصویر گرفته بودیم، اما فقط یک ربع پخش شد. شاید اگر  الان این مجموعه پخش می‌شد تا این حد حذف نمی‌شد.

ضابطیان :چقدر افسوس بخوریم که دیگر اثری مثل "هزاردستان" ساخته نمی‌شود

منصور ضابطیان، منتقد درباره مجموعه "هزاردستان" به خبرنگار مهر گفت: به نظرم کارهای علی حاتمی در سینما و تلویزیون برند خودش را دارد. همانطور که یک طراح معروف یک لباس را طراحی می‌کند و لباس طراحی شده به نام خودش است، کارهای علی حاتمی هم این طور است و همه به نام او می‌شناسند. "هزاردستان" مجموعه ماندگار و منحصر به فرد علی حاتمی است. گرچه 20 سال از ساخت این مجموعه گذشته، اما هنوز به عنوان یک منبع می‌توان به آن مراجعه کرد.

وی ادامه داد: کارگردانی و گرفتن بازی از بازیگران علی حاتمی منحصر به فرد بود. هیچ کس شبیه او نبود. او خودش بود. زنده یاد حاتمی در نویسندگی و کارگردانی ویژگی‌های خودش را داشت. جزو معدود کارگردانانی بود که وقتی فیلمنامه آن را می‌خواندید لذت می‌برید. باید یک فیلمنامه خیلی قوی باشد تا تنها با خواندن آن لذت ببری و این ویژگی علی حاتمی بود. همیشه دیالوگ‌هایی که علی حاتمی می‌نوشت، آهنگین بود و میزانسن‌هایش خیلی خوب بود.

این منتقد خاطرنشان ساخت: "هزاردستان" فقط به لحاظ تاریخ اهمیت ندارد، گرچه این ویژگی هم غیر قابل انکار نیست، اما نگاه شاعرانه او به تاریخ خیلی اهمیت دارد و همین مسئله آثارش را برجسته‌تر می‌کرد، حتی دیالوگ‌ آدم‌های بد قصه هم آهنگ خودش را داشت.

ضابطیان یادآور شد: چقدر باید افسوس بخوریم که دیگر کارهایی مثل "هزاردستان" ساخته نمی‌شود. به یاد دارم زمانی که مجموعه "هزاردستان" پخش می‌شد برخی در مطبوعات به شکل اغراق آمیز نقد منفی می‌کردند. شاید اگر 20 سال صبر می‌کردیم، متوجه ارزش‌های مجموعه "هزاردستان" می‌شدیم و بعد این گونه درباره این سریال فاخر نظر نمی‌دادیم.

------------------------

با تشکر از خبرگزاری مهر

 

حسام الدوله بی خبر

کارگردان هنری: جواد انصافی

کارگردان تلویزیونی: محسن احمدی

نویسنده : جواد انصافی

تهیه کننده: حسین سلیلی

بازیگران:

جواد انصافی - امیرخسرو صادقی - مهری ودادیان - ناصر محمدی - امیر پارسی - کمالی .

تعداد قسمت‌ها: ۷ قسمت

مدت زمان: ۲۱۰ دقیقه

محصول: گروه اجتماعی شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران

سال تولید و پخش: ۱۳۶۴

***********************************************

حسام الدوله مردی است که پیش از وقوع انقلاب اسلامی، در یک خانواده اشرافی زندگی می‌کند. وی طی حادثه‌ای مصدوم شده و به کما می‌رود و زمانی که به هوش می‌آید، مدت زیادی از پیروزی انقلاب ۵۷ گذشته است. او در برخورد با تغییر و تحولات زیادی که در جامعه صورت پذیرفته دچار ناباوری و شگفتی می‌گردد و ....

منبع: ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵

 

ماجراهای آقای همه فن حریف

کارگردان هنری: مجید بهشتی

کارگردان تلویزیونی: مسعود رسام

نویسنده: مهری شاه حسینی

دستیار تهیه: بهرام محمدی

تهیه کننده: حجت الله آفتاب آذری

بازیگران:

حمید لیقوانی - محمد شیری - رضا بیطرفان - مجید بهشتی - صفا آقاجانی - محسن شایانفر - احمد لاریجانی - کامران فیوضات - بهرام محمدی - رحیم شاهمرادخانی - اردلان خردمند - کریم اکبری مبارکه - پرویز شاهین خو - اکبر قدمی - کمال عباسی - منصور کوهستانی

محصول: 1364

***********************************************************

آقای همه فن حریف کسی است که از شهر به روستا رفته تا کشاورزی کندو فکر می کند کشاورزی کار هر کسی است و ...

این میان پرده ها در هفت قسمت در برنامه تلویزیونی <کشاورزی محور استقلال > پخش می شد.

 

 

ما می توانیم

کارگردان هنری: مجتبی یاسینی

کارگردان تلویزیونی: بیژن فیاد

نویسنده: شکور لطفی

تهیه کننده: مریم معترف

تصویربرداران: محمد پیلارام - مریم مصفا - حسین ستوده

صدابرداران: نادر رضائی - مهدی آزادی - صالح حبیبی - حسن زرفام

بازیگران:

هادی مرزبان - نازی حسنی - عزت الله رمضانی فر - اسدالله منجزی - سرور رجایی - محمد عمرانی - کامران فیوضات - علی رامز - کمال سیدمحسن - اکبر حاج حسینعلی - نادره حسنی - فریبا حسینی - افشین سنگ چاپ.

محصول: 1364

**************************************************************

این مجموعه در ۳۹ قسمت ۲۰ دقیقه ای با ارائه قطعات نمایشی به آموزش تئاتر کودکان می پرداخت.

اتوبوس ما و مشق هفته عنوان دو قسمت این برنامه بود.

منبع:ماهنامه فیلم شماره ۲۷ مرداد۱۳۶۴

 

از نو بسازیم

کارگردان: مینا تقوی

نویسنده: بیژن بیرنگ

مدیر فیلمبرداری: وانوش وارطانیان

تدوین: حسن حسن دوست

سرپرست صدابرداری: مسعود بهنام

تهیه کننده: مسعود رسام

بازیگران:

        اسماعیل پوررضا ـ حمید جبلی ـ آتیلا پسیانی ـ حسین ایری ـ سامی تحصنی ـ حسین محب اهری - کامبیز صمیمی مفخم - رضا رضوانی ـ محمدحسین رضائی ـ منوچهر سامه ـ مراد نیک کار.

محصول: 1362 شبکه دو سیما

4 قسمت 132 دقیقه

**************************************************************

    داستان این مجموعه به بیان احساسات ظریف 4 کودک در یک تعطیل تابستان می پردازد.مدرسه که سقفش خراب شده و به شکل متروکه درآمده قرار است به کلی تعطیل شود . بچه ها چون می دانند اگر مدرسه تعطیل شود امکان دارد از هم جدا شوند با کمک امام جماعت محل و مردم مدرسه را تعمیر می کنند.

 

ماه پنهان است

کارگردان هنری: خسرو شایسته

کارگردان تلویزیونی: مسعود فروتن

نویسنده: جان اشتاین بک

تصویربردار: جواد صفا، مهدی مستوفی، یوسف دانش‌صدیق

تهیه‌کننده: غلامرضا طباطبایی

بازیگران:

        اسماعیل شنگله - ناصر هاشمی - رضا بابک - جمیله شیخی - جمشید لایق - غلامرضا طباطبائی - علیرضا مجلل - فهیمه راستکار - آتش تقی پور - آتیلا پسیانی - احمد آقالو - حسن محب اهری - شاپور شهیدی - رضا رویگری - محمدعلی طاهر نثار - محمدعلی افشار - میترا قمصری - پیمان ظلی - مرتضی جوهری - امیر بختیاری.

 ۱۶ میلیمتری

محصول: گروه فیلم و سریال و تئاتر شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران

سال تولید: ۱۳۶۲

*************************************************

    در یکی از شهرهای نروژ که به اشغال نازی های آلمان در آمده است، مردم شهر مقاومت می کنند و با کشته شدن آلکس، جوانی که یکی از نازی ها را به قتل رسانده است جوانان به کمک آقای شهردار تصمیم می گیرند مبارزات خود را علیه آلمانها تا آزادی شهرشان ادامه دهند.

 

محله برو بیا

کارگردان هنری: داریوش مودبیان

 

نویسنده: بیژن بیرنگ

محقق: مریم سعید نژاد

ساخت عروسک: کامبیز صمیمی مفخم

گویندگان: ایرج طهماسب - اسماعیل پوررضا

مدیر برنامه: وحید نیکخواه آزاد

تهیه کننده: مسعود رسام 

بازیگران:

         فردوس کاویانی - رضا ژیان - حمید جبلی - اکبر عبدی - آتیلا پسیانی - محمود جعفری - فاطمه نقوی - غلامحسین لطفی - حسین افصحی - داریوش مودبیان .

بازیگران عروسکی:

       سیمین معتمد آریا - کامبیز صمیمی مفخم - مینا پرنیان زاده

محصول:۱۳۶۱ شبکه دو سیما

*******************************************************************

اولین بار روزهای پنجشنبه سال ۱۳۶۲ از شبکه دو پخش می شد.

 
 

واقعه 17 شهریور

کارگردان: بهرام شاه محمدلو

 

بازیگران:

       عادل بزدوده - مریم فرخ نیا

محصول : 1358 شبکه اول سیما

**********************************************************

 

برای فردا

کارگردان هنری: مجید مظفری

کارگردان تلویزیونی: داود جم

پژوهشگر: سعید معدنی

نویسنده: شکور لطفی

تصویربرداران: مهدی ربانی نژاد - علی شوقیان - جواد صفا - محمد خیاطان

موسیقی: محمود بیگلری

صدابردار: محسن کلهر

نورپرداز: سعید کاظمیان

مجری: نورالدین استوار

تهیه کننده : مهناز میرجهانگیری

بازیگران:

هادی اسلامی - اکبر عبدی - مظفر مقدم - آتش تقی پور - عزیز هنرآموز - هرمز سیرتی - رضا رویگری - صدرالدین حجازی - آزیتا لاچینی - پروانه حمیدی - پرندیس پیکرستانی - هومن زرین دست - تامارا رشدی نوید - روزبه نقشینه - رضا شهبازی - فرامرز اخلاقی - شهرزاد نوروزی - محمود ابراهیم زاده - پیمان کمالی ـ حسین سحرخیز .

محصول: 1364 شبکه اول سیما

*******************************************************************

این برنامه در ۱۴ قسمت شامل بخشهای متنوع نمایشی ، مسابقه ای و گزارشی بود و در هر برنامه یک قطعه نمایشی از شهرستانها،یک برنامه عروسکی،دو نمایش از متون قدیمی،گزارشی از کارهای هنری نوجوانان و چندین میان پرده کوتاه در عصرهای جمعه پخش می شد.

 

طبل توخالی

کارگردان: احمد نجیب زاده

نویسنده: احمد نجیب زاده

دستیار کارگردان: رسول نجفیان

مدیر فیلمبرداری: رضا مجاوری

انتخاب موزیک متن و میکساژ: رضا اردلان

تدوین: حمید قدکچیان

مدیر دوبلاژ: ناصر طهماسب

گریم: روح الله مفیدی

دستیار فیلمبردار: سیامک نقدی

دستیار گریم: ژاله اردپور

تیتراژ: داود حیدری - حمید خدابخش

افکت: فرامرز رسولی - میرزا گودرزی

برش نگاتیو: نصراله زمردپوش

امور صدا: استودیو کنکاش

امور چاپ: استودیو فیلمساز

تدارکات: شهرام صرافیان - حسن سیادت - احمد حمیدی پور

گروه فنی: محمد علیمردانی - جلال الدین زندی - مهرداد ژورک

حمل و نقل: مهدی عظیمی - پرویز پورآقابالا - یوسف تقوی

مسئول اجرایی: محمدباقر کرمی

مدیر اجرائی: محمدعلی اسلامی

مدیر تولید: شهرام یکه تاز

تهیه کننده: احمد نجیب زاده

بازیگران :

      منوچهر حامدی - محمد ابهری -  ناصر گیتی جاه (محمدرضا شاه) - محسن یوسف بیک - بهروز کریمی (پریستو ) - رضا کرم رضائی - رعنا صفوی - حسین پناهی - علی پویان - محمد ورشوچی - احمد کاشانی - احمد علی نژاد (فیضی) - اکبر دودکار - مجید علیزاده - فرهاد خانمحمدی - منوچهر افسری - احمد بهروزی - محسن حامدی - ملیحه اکبری - ناصر بنائی - نشاط - حسین رنگین وند - پروانه نیکورزم - امیر اکبرزادگان - پری جان شیوا - انصاری - احمد حمیدی پور - علیرضا نیکخواه - عرب - فرشید هاشمیان - حامد - زانکو - حسن حاج محمد گروسی - پروین مرشدی - قدرت اله قربانی.

محصول:۱۳۶۳

شبکه اول سیما

 *****************************************************************

    طبل توخالی ماجرای فردی شاه‌دوست (طرفدار رژیم سابق) به نام اتابکی (با بازی منوچهر حامدی) بود که روزی با پی‌ بردن اتفاقی به شباهت یک سیاهی ‌لشکر فیلم‌های فارسی (قدرت‌الله ممقانی با بازی گیتی‌جاه) در‌ قهوه‌خانه مشهور خیابان ارباب‌ جمشید که پاتوق همیشگی چنین افرادی بود تا از سوی گروه‌های فیلمبرداری به کار در سر صحنه فیلم‌های در دست تولید فراخوانده شوند، نقشه روی کار آوردن مجدد شاه را در ذهن می‌پرورد و با گریم وی می‌کوشد خبر مرگ شاه را تکذیب کند و شایعه بازگشت او را سر زبان‌ها بیندازد.

در این مسیر، عوامل بیگانه نیز از طریق رسانه‌هایشان به کمک او می‌شتابند. به این ترتیب، اتابکی موفق می‌شود مخفیانه معدودی از ضدانقلابیون را تهییج و بسیج کند و به هر حال، موجی میان همین افراد معدود راه بیندازد. اتفاقا چهره‌پردازی آن سیاهی لشکر (قدرت‌الله ممقانی) خوب جواب می‌دهد و در شرایطی که سه چهار سالی از مرگ شاه گذشته، هریک از هواداران رژیم که او را مخفیانه می‌بینند، باور می‌کنند او خود شاه است.

 در این مسیر، اتابکی هم دوره‌هایی را به آموزش این فرد اختصاص می‌دهد تا شباهتش به شاه بیشتر شود (موردی که با سریال «افسانه سلطان و شبان» ساخته داریوش فرهنگ که درست چند ماه بعد و در همان سال به نمایش درآمد، مشترک بود). ازجمله این‌که ممقانی، فردی جنوب شهری و بیسواد بود که شخصیت، رفتار و گفتارش با شاه فاصله بسیاری داشت.

اما هرطور که بود، او و دو دوست همکارش (با بازی زنده‌یاد یوسف‌بیک و بهروز کریمی) راضی شده بودند در ازای دستمزدی کلان، نقش‌ بازی کنند. با وجود چنین سوژه‌ای، طبل توخالی از یک سو صحنه‌هایی داشت که خنده بر لب تماشاگر کم‌توقع آن سال‌ها می‌نشاند و از طرف دیگر، کشش و هیجانی تولید و بیننده را ترغیب می‌کرد ماجراها را دنبال کند و ببیند عاقبت کار چه خواهد شد. باری، وقتی ممقانی در ایفای مهم‌ترین و پرحجم‌ترین نقش زندگی‌اش موفق نشان می‌دهد و این باور را در افرادی که هوای بازگشت به گذشته را در سر می‌پرورانند به وجود می‌آورد، کم‌کم خودش هم باور می‌کند که شاه است و به فکر زیر آب کردن سر اتابکی می‌افتد. در نهایت، اتابکی با وقوف بر نقشه او ترجیح می‌دهد ممقانی را با همان گریم شاه، به ماموران انتظامی تحویل دهد.

زنده‌یاد ناصر گیتی‌جاه، پیرمرد خاطره‌ساز و دوست‌داشتنی سینما، تلویزیون و تئاتر ایران که نوزدهم فروردین‌ امسال با بیش از نیم قرن فعالیت هنری در هفتاد و نه سالگی درگذشت، نخستین کسی بود که نقش شاه مخلوع را بازی کرد و به نظر می‌رسد میان کسانی که بعدها نقش میانسالی و سال‌های آخر عمر شاه سابق را بازی کردند (همچون رضا بنفشه‌خواه و امیر مهدی‌کیا) پس از گریم، بیشترین شباهت چهره را به پهلوی دوم داشت. گیتی‌جاه درواقع با این حضورش که اولین محسوب می‌شد، به ‌نوعی یکی از تابوهای موجود را شکست. آن سال‌ها خودش در این‌باره گفته بود: «قبل از پخش، هر کسی مرا در لوکیشن می‌دید تعجب می‌کرد و در کل، همه غافلگیر می‌شدند. اما وقتی سریال پخش شد هر کسی یک جور برخورد می‌کرد... من هم می‌خندیدم و می‌گفتم من فقط یک بازیگرم. عده‌ای هم بودند که به‌ دلیل بازی خوبم از من تشکر می‌کردند، ولی به هر حال آن زمان، حساسیت‌های زیادی نسبت به بازی در این نقش وجود داشت. حتی ریاست وقت سازمان صدا و سیما هم به تهیه‌کننده گفته بود با این کار، سر و صدای زیادی به پا کرده‌ای، چون ظرفیت لازم برای مواجهه با این کار وجود ندارد...»

نجیب‌زاده هم با پایان پخش موفقیت‌آمیز طبل توخالی دیگر به تداوم ساختن چنین موضوع‌هایی نیندیشید و به سه‌گانه یا تریلوژی شاهانه‌اش پایان داد. (تریلوژی شاهانه، لقبی بود که آن سال‌ها منتقدان به سه سریال مشهور این کارگردان دادند) شاید هم مسئولان با وجود برخی تعبیرها و حساسیت‌ها (که طبیعی هم می‌نمود) از ادامه این کار صرف‌نظر کرده بودند.

    روند سریال‌سازی احمد نجیب‌زاده با موضوع شاه سابق ایران و مسائل مربوط به رژیم گذشته، با وجود پایان زودهنگام دومین سریال پس از انقلابش «اشک تمساح» متوقف نشد؛ چون در شرایطی که در فضای انقلابی آن سال‌ها این‌گونه سریال‌ها از سوی مردم با استقبال رو‌به‌رو می‌شد، مسئولان وقت تلویزیون نیز با رغبت، قراردادهای تازه‌ای را با این کارگردان به امضا می‌رساندند.             

در این شرایط، نجیب‌زاده موفق شد اجازه‌ها و سرمایه‌های لازم برای ساخت «طبل توخالی» را دریافت کند. سریال را خود کارگردان (که نویسنده و تهیه‌کننده‌اش نیز بود) به‌عنوان محصولی از گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما سال 1363 در قطع 16 میلی‌متری جلوی دوربین برد. میان بازیگران نیز چهره‌های آشنایی دیده می‌شدند که برخی از آن عزیزان، اینک در میان ما نیستند؛ مانند منوچهر حامدی، ناصر گیتی‌جاه، رضا کرم‌رضایی، محسن یوسف‌بیک، محمدعلی ورشوچی، رعنا صفوی، فرهاد خان‌محمدی و حسین پناهی همراه محمد ابهری، علی پویان، بهروز کریمی (پریستو) و محسن حامدی که این آخری گویا پسر زنده‌یاد منوچهر حامدی بود و از قضا در طبل توخالی نیز نقش کاراکتر فرزند پدرش (اتابکی) را بازی می‌کرد. فیلمبردار سریال مرحوم غلامرضا مجاوری و تدوینگرش حمید قدکچیان بودند. گریمور نیز روح‌الله مفیدی بود که او را بیشتر به‌عنوان بازیگر می‌شناسیم.

 (علی شیرازی/ ضمیمه قاب کوچک)

 

 

طالب

نویسنده و کارگردان هنری: عبدالرضا اکبری

کارگردان تلویزیونی: حسن عابدی

تصویربرداران: زین‌الدین علامه، علی شوقیان، حسین عبدالحسین‌زاده

تدوین: حسن عابدی، عبدالرضا اکبری

موسیقی: انتخابی

تهیه‌کننده: وحید دستگردی

بازیگران:

پرویز پرستویی - محمد ابهری - مهری ودادیان - فریبا متخصص - سامی تحصنی - رسول نجفیان - اکبر دودکار - مرتضی ضرابی - عطاءالله زاهد - ملیحه نیکجومند - فرشید فرشود - مریم کردبچه - معصومه متین - عباس ناظری نیک - حمید صفایی - حجت‌الله آفتاب آذری - محسن شایان‌فر - علیرضا اکبری - پندار اکبری (بازیگر خردسال)

فرمت تصویر: ویدئویی

تعداد قسمت‌ها: ۵ قسمت (۱۷۵ دقیقه)

محصول: گروه اجتماعی شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران

سال تولید و پخش: ۱۳۶۳

****************************************************

طالب پسربچه‌ای ۱۲ ساله ای است که دوست دارد درس بخواند، اما پدرش اجازه تحصیل به او نمی‌دهد، چراکه معتقد است اینکار نوعی اتلافِ وقت است و ارزش واقعی را در «پول در آوردن» و «ثروت» می‌داند. طالب مجبور می‌شود در مقابل پدر بایستد و با تلاش زیاد، سعی می‌کند درس بخواند. درگیری او و پدر زمانی به اوج می‌رسد که نهضت سوادآموزی اقدام به برپایی کلاس‌هایی در محلهٔ آنان می‌کند. سرانجام، پدر و پسر هردو باهم، در کلاس حاضر می‌شوند.

منبع: ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵

 

بار دیگر زندگی

کارگردان و نویسنده: علاالدین رحیمی

مدیر فیلمبرداری: عظیم جوانروح

فیلمبردار: فریدون مسروری

تدوین: حسین مومنی

دستیاران فیلمبردار: فریدون کاظمیان - ناصر کلایه

صحنه آرائی و لباس: خانم جاودان

منشی صحنه: خانم پرتو

امور فنی: محمد جان بزرگی - شاهرخ عباسیان

تهیه کنندگان: مجید گلبابائی - بهروز خوش رزم

بازیگران:

مصطفی طاری - مظفر مقدم - مجید گلبابائی - عزیز هنرآموز - رحمان باقریان - معصومه متین - مرتضی رستگار - حسین افصحی - رضا آهنگر.

محصول:۱۳۶۳ شبکه اول سیما

************************************************

یک پزشک جوان ایرانی که در خارج از ایران زندگی می‌کند، در می‌یابد که به بیماری علاج‌ناپذیری دچار شده و بزودی می‌میرد. بنابراین تصمیم می‌گیرد به ایران بازگردد و روزهای آخر عمرش را در روستایی دورافتاده بگذراند. پس از سپری شدن مدتی، او متوجه می‌شود که جواب آزمایش‌های شخص دیگری را به اشتباه به او داده بودند؛ اما با وجود آگاه شدن از سلامتی خود، به دلیل علاقه‌ای که محیط روستا و اهالی آن پیدا کرده است، دیگر حاضر به ترک آنجا نیست و ....

منبع: ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد